سلام.یه نظر سنجی ازتون میخوام.مادر همسر من هر دو روز یکبار به گپشی من زنگ میزد و منم حتما باید جوابش رو میدادم و اگر نمیدادم غوغا میکرد طوری که شوهرشو مجبور میکرد به بابای من زنگ بزنه ببینه من چرا جواب نمیدم.کلا خیلی استرسیه.الانم چون من یمدت لج کردم و دیگه بهش زنگ نمیزنم هر یک روز در میون زنگ میزنه به همسرم و بعد صحبت با ایشون میگه گوشی رو بده دست من که با منم صحبت کنه.منم دیروز اعتراض کردم و گفتم من حوصلم نمیکشه گاهی تلفن رو ازت بگیرم و با مادرت صحبت کنم.حالا همسرم ناراحت شد گفت مگه چیه یروز در میون ی احوالپرسی کنه ازت.اما دوستان من گاهی واقعا حوصله صحبت با مادر ایشونو ندارم. یروز در میون اینکه حتما اجبارم کنن که بخوام با تلفن با اون خانوم صحبت کنم برام خیلی اذیت کنندست.لطفا شما نظر بدید که این حالت من طبیعیه یا من خودخواهم؟!و اینکه بگم مادر ایشون از ماخیلی دورن و شهرستانن
مادر همسرم من که بمیرم هم زنگ نمیزنه احوالم بپرسه اصلا محبتی نداره
شاید عادت و علاقش باشه
یعنی دوست داره و براش مهمی
حالا گاهی جواب نده اما سعی کن در حد یک حال و احوال صحبت کنی
مادرشوهرت بیکاره که به تو زنگ میزنه وا..خب حالا روزدرمیون پنح دقیقه صحبت کنی چی میشه،شاید فکرمیکنه اگه باهات صحبت نکنه ناراحت بشی
بیچاره مادر شوهرت،بهت احترام می‌ذاره زنگ میزنه حالتو می پرسه میگی ناراحتم؟
البته بهتر اینه که تو زنگ بزنی و حالش را بپرسی چون اون بزرگتره.
با عرض معذرت ،ولی به نظرم تو خودخواهی
اینکه اجباره و کنترلش دست خودم نیست بده.بهتره هفته ای یکبار اینکارو کنه بنظرم.اگه خودم مایل باشم ه روز باهاش صخبت کنم خوب میتونم خودمم تلفن کنم بهش.بنظرم این یه نوع کنترله.وقتی اراده رو از خودت میگیرن
ببینید من حرفم اینه.لطف اگه زیادی باشه میشه مزاحمت.من اگر چند روز یبار حالمو بپرسه یا بخواد حالشو بپرسم برام مشکل نیست ولی افراطی هستن ایشون .یه تایمایی آدم حوصله نداره واقعا من نمیتونم هر روز جوابتلفن رو بدم و میدونم که اگه ندم جنگ به پا میشه.اینش آزارم میده جایی ک اختیارو ازت میگیرن
مادر شوهر منم هر روز با همسرم تلفنی حرف میزد
اولا شوهرم میگفت تو هم هر روز بهش زنگ بزن یه صحبتی بکن دیدم در توانم نیست گفتم نه نمیتونم
چقدرررر هم نظریم😍اخه چون سنو سالمون یکی نیست و بخدا منم اصلا حرفم نمیاد.و ایشون پشت تلفن سکوت میکنه بعد احوالپرسی و هی میگه چ خبر.خوب هر روز چ خبره؟میخواد من دخترش باشم ولی وااااقعا من گاهی حوصله مادر خودمم ندارم بخدا.اصلا حرفم نمیاد