2777
2789
عنوان

از خانوادم متنفرم

161 بازدید | 19 پست

رفتیم خونه خاهرم. ما خیلی پر جمعیتیم وقتی کسی شام میده بیست سی نفر میشیم. همه به هم تبکه میندازن. مخصوصا خاهر بزرگم و شوهرش. حالم بد میشه وقتی از پیششون میام. خیلی عقده این. خواهر بزرگم چشماشو عمل کرده بعد همش میگفت من نباید عمل میکردم فلانی (اون یکی خواهرم که وضع مالیش خوب نیست)  باید عمل میکرد. من کیک زعفرونی پخته بودم. دوماد بزرگه میگفت شکر گرون شده توش شکر نزدی؟ با چهل کیلو اضافه وزن. کلی از این حرفا زدن اخرشم قبل از بقیه پا شدیم اومدیم. الانم همش حس بدی دارم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزمزمه مگه میدون جنگه  من که میگم همکلام نشه با این بی ادب ها

الان دیگه دورع آدمای سر ب زیر و اروم نیس باید مث خودشون باشی تا روانت ب فنا نره

"‏ برنده ها تَمرين ميكنن بازنده ها شِكايت"!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   aeeil  |  12 ساعت پیش
توسط   edctctvunikabcd  |  2 ساعت پیش
توسط   ملیس۲۳  |  10 ساعت پیش