رفته بودیم شهرستان خونه آبجیم بعد ۲ هفته با تعارف خودشون منو شوهرم رفتیم حموم اول من بعد ۱ ساعت شوهرم پشت سر من بعد الان زنگ زده پدر شوهرش بی همه چیزش میگه که شما تو خونه پسر من ک س کش ی کردین نمیخاستم واضح بگم من بی شخصیت نیستم مثل اونا بچه انقدر گریه کردم دارم سکتع میکنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.