پنج ساله با مردی که دوسش داشتم ازدواج کردم و اومدم شهر غریب. اما داریم زیر کرایه خونه وبی پولی له میشیم. تازه داره از کار بیکار میشه.دلم نمیاد ترکش کنم اما هر روز نا امید هستم از روز قبل و احساس خوشبختی ندارم تو زندگی
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
رفیق نیمه راه نشو تو سختی کنارش باید بمونی وگر ن خوشی ک 😶
باور کنید پدرم دراومد ار بس از همه چی گذشتم از بس نخواستم و چشممو بستم. مگه من چقدر عمر میکنم که همش تو حسرت بگذره. همیشه هم تنها ودور از خانوادم چون فقط یه اسم شوهر روم باشه
[QUOTE=310225115]تحمل ... انتخاب خودت بوده نباید که حا بزنی خودتم برو سر کار زندگی مشترک رو جفتتون پیش ببرین[/QUانتخابم از سر احساس بود الان زندگی سیلی واقعیت رو زده بهم
باور کنید پدرم دراومد ار بس از همه چی گذشتم از بس نخواستم و چشممو بستم. مگه من چقدر عمر میکنم که همش ...
😂😂😂اییی جای من بودی چیکار میکردی منم مستاجریم شوهرم وابسته ب خانواده نزدیک چهار ساله ازدواج کردم ی تخم مرغ تو خونم نشکوندم فقط خونه مادرشوهرم خوردم اووو بخام بگم جر میخوری چی بگم. والا هر کس ی صبری داره صبر منم تموم شده بود ولی ب طلاق اینا فک نکردم دو هفته دپرس بودم ب خاطر شرلیط زتدگیم ک همه بد عروسی باهم عشقو حال میکنن من با خانواده شوهرم بیرون دو نفره نمیریم حتما باید نفر سوم باهامون باشه منم خانوادم دورن گفتم برم پیش خانوادم ی خورده استراحت کنم خستم خستههههه الان اینجام ولی فکر ک داغون باشه داغونه میفهمم چی میگی 😔