شوهرم تو خونه ترکش میدیم . الان. دو روزی میشه واقعا خستم با دوتا بچه
دیشب بچم دلش درد میکرد تا ساعت ۶ بیدارم بودم
که خوب شد منم خوابیدم مادر شوهرم ساعت ۷ اومده داد میزنه پس چرا خوابیدی صبحانه ی پسرم رو نمیدی این بدنش ضعیف فلان منم سرم داشن میترکید . میگرنم هم عود کرده بود همون لحظه پسرم آب میخواست منم سر پسرم داد زدم گفتم نرین تو اعصابم سر صبحی کلفت نیستم که
مادر شوهرم هم دمش رو گذاشت رد کولش رو رفت خونه خواهر شوهرم که همسایه دیوار به دیوار هستیم
واقعا خسته شدم بچه هام مریضن گریه و زاری میکنند. شوهرم هم دار ترک میکنه سگ اخلاق شده
واقعا دارم کم میارم . از این طرفن مادر شوهرم