شده یکی (پسر) بهتون بگه قصد ازدواج ندارم بعدا نظرش عوض شه؟ خودتون یا اطرافیان؟
خیلی همو دوس داریم و به هم وابسته ایم ولی هر چن وقت یکبار میگه من برنامه ای برای ازدواج ندارم خیلی با کاراش ثابت کرده دوسم داره ولی وقتی این حرفو میگه انگار یه کاسه اب سر بریزن رو یه چیز داغ میفهمین چی میگم؟ حس بد ناامیدی در مقابل حس دوست داشتن
علاقه ربطی به ازدواج نداره داره مستقیم میگه
خب خیلی ب ازدواج باهاش امیدوار نباش
چند سالشه؟
متأهل نباشه یه وقت
💔
دیدم ولی توی این شرایط نه
شاید از ازدواج و مسئولیتش میترسه،که حق هم داره
همسر من اول دوستی می‌گفت من قصد ازدواج ندارم فردا نگی گولم زدی
یه چند ماه که گذشت نظرش عوض شد
والا از این پسرا باید ترسید هرچند شرایط اقتصادی باعث شده پسرا طفلی ب فکر ازدواج نباشن اگر شرایطشو نداره ک هیچ ولی اگه شرایطشو داره و اینجوری شمام الکی خیال بافی نکن ک وابسته شی چون معمولا درس نمیشن
هرموقع گفت خب شما هم بهش بگو برعکس من ازدواجی هستم موقعیت برام پیش اومد ازدواج میکنم
یه روز بهش بگو من دیگه نمیخوام الکی وقتمو از دست بدم. بگو که از بلاتکلیفی خسته شدی و اگه قراره همینجوری بمونین هر چی زودتر تموم میکنی. پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه
وقتیکه میبینه انقدر مشتاقشی هرچندوقت یه بار میگه که به ازدواج باهاش فکر نکنی که بعدا عذاب وجدان نگیره
چیکار میکنه که فکر میکنی دوست داره
مثال بزن
دوست داشتن با عاشق بودن خیلی خیلی متفاوته
با اجازه استارتر.. میشه بیاید تاپیک اولم؟ به راهنماییتون نیاز دارم
اصولا ما تاکید داریم آدما هدفشون رو اول رابطه واضح بگن و وقتی هم میگن ما میشینیم چرا و اما و اگر بهش اضافه میکنیم بله هست ولی وقتی هدف واضح بیان شده بهتر نیس اما و اگر و شاید نیاریم؟ شاید نشه احتمال نشدنش زیادتره به درصد شدنش که کمم هست نمیشه دل بست
