عروس عموی شوهرم ساعت 12ظهر زنگ زده میام خونتون منم با مامانم بازار بودم گفتم بعد ظهر خونم بیا اونم گفت باشه خبر میدم وقتیم اومدم خونه پیام دادم بهش که خونم خواستی بیا گفت باشه خبر میدم منم ساعت 7باید برم خونه مادر شوهرم میخواد بیاد یه ساعت بشینه چایی میوه بخوره شام نمیمونه الان چیکار کنم دیر نکرده بنظرتون راهمونم 5دیقس دور نبس