ازهمه دوستانی که کمک کردن بابزرگواری خودشون به دردل من حقیر گوش کردن تشکر میکنم

بهتر شدی ؟ تونستی خودتو جمو جور کنی؟

خیلی هم عالی ، اول مراقب خودت باش بعد پاشو ب اطرافت نگا کن

اره رفتم خوندم پستاتو ، من ۲۰ سالم بود یه جورایی میشه گفت داستانم مثل شما بود البته یکم تفاوت داشت بعد سه ماه افسردگی (اخه چون اون ادم حس میکردم منو دوست داره) دیگه ی سیلی محکم ب خودم زدم خودمو جمو جور کردم زندگیمو تغییر دادم و کتاب خوندم و میشه گفت بزرگ شدم و فهمیدم ادما چ شکلی هستن یاد گرفتن از روی چهرشون از روی طرز دو کلام حرف زدنشون بشناسمشون کلی کتابای روانشناسی خوندم تا هم ذهنم رشد کرد هم ب قول داداشم عاقل شدم . بعد از ده سال ب صورت سنتی عاشق شدم وقتی همسرم اومد خواستگاری همون کسی بود که سال ها تو ذهنم بهش فکر میکردم حتی من دوست داشتم رو ابروش شکستگی داشته باشه و دقیقا داشت . کل حرفم اینه که به خدا اعتماد کن . خدا وقتی کسی رو تو زندگیت وارد میکنه اون آدم قراره کلی درس بهت بده و اینم از من داشته باش با عقلت عاشق شو نه قلبت من با اینکه همسرم مرد رویاهام بود ولی باز موقعه آشنایی ب قول خودش پدرشو با سوالام درآوردم😅حدودن ۱۰۰۰ تا ازش سوال کردم تا بهش بله گفتم . ب زمان بندی خدا اعتماد داشته باش و از آدمای اطرافت درس بگیر از تجربیاتت استفاده کن و اصلا از هیچ آدمی ناراحت نشو چون شخصیت واقعیشو در همون اندازه کم بهت نشون داده مم همیشه میگم اگر کسی ناراحت یا عصبانیم کرد ب خودم میگم مهم نیست چون ۹۰ درصد آدما واقعا احمقن شعور حرف زدن شعور تفکر ندارن پس من برای چی باید عصبی بشم درمورد اون ادم . 

شما حتما بار دیگه عاشق میشین و ب زمان بندی خدا اعتماد داشته باش و با عقلت عاشق شو و تا اون لحظه ی زندگی خوب و شادی رو برای خودت ب وجود بیار جوری ک هر شب سرتو گذاشتی رو بالش با خودت بگی عاخیش امروزم روز خوبی بود برام

خواهش میکنم