آخ چه قدر دلم برا مدرسه تنگ شده
قدیما هرچه قدرم از مدرسه بدم میومد فقط عاشق همین دوهفته آخر تابستون و دو هفته اول مهر بودم🥹
خریدای مدرسه بوی کتابای نو🫠
که ورقشون میزدم میرفتم جلو ببینم امسال درسامون چین
تعداد کتابارو میشمردم اگه جدید اضافه میشد دوهفته اول اون کتاب سوگولی بود🤣
جلد کردن کتابا😋
واااای عاشق کیف و کتونیم بودم هی رو فرش راه میرفتم باهاش و کیفمو مینداختم رو شونم 
فرم مدرسه که اون روزا ازش بدم میومدو میپوشیدم مامانم برام سایز میگرفت تا کوتاه و تنگش کنه 
هنوز بوی پارچه هارو یادمه😌 صدای چرخ خیاطی مامان همزمان با آهنگ باز آمد بوی ماه مدرسه که از تلویزیون پخش میشد 🥲
باز کردن و بستن های صدباره جامدادی و چیدمان به ترتیب رنگ مدادرنگیای نو که همه هم قد همون🤓
بوی پاک کنی که مامان میگفت فقط قیافه داره اینو نگیر از این سفید ساده ها بگیر و من هرسال گوش نمیکردم و نتیجش میشد سیاه شدن دفترم
برگرد
روزهای خوشگل 
روزهای دوست داشتنی
روزهای تکرارنشدنی