وضع مالی شوهرم اوکی نبود برای همین رفتیم پیشت مادر شوهرم بمونیم خونشون ۴ طبقه خودش دخترش ۲ من ۳ جاریم ۴ جاریم با من همسن ۲۰ سالش
شوهرم ۳۰ سالش شوهر جاریم ۲۶ سالش
مادر شوهرم هم اونارو پر میکنه پسر هاشو پیش اونا همش از زن دیگه میگه حتی رابطه جنسیشان مثلا یه زنگ میزنه با مادر شوهرم که حرف میزنه اونارو میاد تعریف میکنه به پسر هاش
یا مثلا میگه پسر باید زنشو کتک بزنه
بقیشو پست بعدی میگم طولانی نشه
یا خدا
یه بار جاریم اعصبانی شد گفت جلوی شوهر من از بدن زن های دیگه نگو حیف میگفت عروس فلانی باسنش بزرگ و سفید جاریم هم لاغر ولی خیلی خوشگل
بعدش جاریم شب مهمون داشت مامانش اینا مادر شوهرم آب رو از فلکه بست باز نکرد اصلا گفت آب قطعه شوهرم دیده بود گفت زشته با دعوا و هزار بدبختی آب رو باز کرد
این دیگه چه حیوونیه
ادامش نوشتی بلایک بیام بخونم.مرسی.
خداااا برا کیی نخواد همچین زن خراب وعضی روووو چقد هااااره و بی حیااااا شوهرت هیچی نمیگه؟؟؟
مثلا میاد خونم میخواد همه جارو نگا کنه بگرده یخچال باز میکنه مد هارو زیر فرش هارو نگا میکنه بعد همش نظر میوه اینو اونجا بزاریه بلر خونه نبودم واومدم دیدم با پدر شوهرم دکوراسیون خونه عوض کردن اونقدر
عجب جnده ای هستش مادر شوهرت.
خیلی دعوا نمیکنه با همه فامیل ها همسایه ها جتی دامادش ودخترش و عروس هاش و پسر هاش خیلی بدم میاد ازش همش خانوادنو نفرین میکنه با صدای بلند میشنه تو راه رو
و فحش میده به همه خانوادم
تازه ۲ ماه عروسی کردم من فکر طلاق زده به سرم شوهرمو خیلی پر میکنه
جاریم ۱ ساله ازدواج کرده اونم نمیخواد طلاق بگیره دامادمون از دست این مار شوهر دیگه به دخترش هم رو نمیده همیشه خشک
