من به مدت ۲ سال با یک اقایی دوست بودم ( رفیق)، اوایلش که وارد صحبت شد خیلی اهمیت میداد و توجه میکرد بعد که کم کم حس وابستگی و عادت من به این اهمیت دادنه پیش اومد ( دقت کنید نه علاقه مند شدن ) تغییر کرد ،
قبلش صحبت دوست معمولی اینا نمیکرد اما بعدش این اهمیت دادنه کم شد ( من بازم میگم احساسی نداشتم و ندارم )
بعد دعوامون شد یک هفته حرف نمیزدیم دیشب متوجه شدم با بقیه دخترا هم صحبت میکنه مخصوصا از وقتی صحبت نمیکنیم، کلا مگس باشه ولی دختر باشه ، دیشب از شدت ناراحتی یک پیام طولانی داد اما فقط لایک کرد ، حس بدی دارم حس شکستن و خرد شدن اعتماد به نفس و غرورم ، یعنی من چیزی کم دارم که اینقدر راحت کنار گذاشته شدم و دوست معمولی خطاب میشم؟🙁
تا الان تو رابطه نبودم و قطعا اگر ایشون به فرض محال پیشنهاد میداد بازم قبول نمیکردم چون روابطی که احتمال ختمش به ازدواج نیست برام حذابیت نداره ، اما بازم خلا درونیمو تا حدودی پر میکرد و خودمو گول میزدم که دوستم داره
میدونم با عقل جور در نمیاد ناراحتیم و مشکل از خودمم هست اما این که دو سال هرروز و شب با یکی صحبت کنم و داستان زندگیمو بدونه بعدش اینجوری راحت کنار بزارم و دختر دیگه ای دید اونو ترجیح بده روان و غرور و اعتماد به نفسمو داغون میکنه ، چرا من نتونستم یک رابطه که لایقشم ( نیاز و حق طبیعیمه ) رو تا این سن تجربه کنم؟