شوهر من دهن مارو صاف کرده از بس رفیق باز شده
هرشب هررر روز با این دوستاش دور هم به ورق بازی کردن
منم میگفتم خب هیچی بهش نگم بذار راحت باشه
نباید به ادما گیر داد
هزار‌جور هم باج به من میداد بصورت زیر‌پوستی که من غر‌نزنم
کارتای بانکی پر پول میداد بهم ماشینمو بنزین میزد کارواش میبرد
تا امشب دیدم هر‌هفته داره یکی دوشب کلا نمیاد
به شرطی ورق بازی کردن اعتیاد پیدا کردن
از اونجا تصویری هم زنگ میزنه ک‌مثلا ببین من کاری نمیکنم
ولی من یه مشکلی دارم شبایی که نیاد خونه خوابم نمیبره
دیگه امشب بهش پیام دادم گفتم خجالت بکش هییچی بهت نمیگم پررو شدی یکسره با رفیقاتی
میگه چیه مگه کم کذاشتم گفتم اره بخاطر رفیق بازی تو من خوابم نبرده عصبی شدم توهم زدم میترسم تنها
میگه برو‌بالا بخواب
بالا خونه مامانمه
منم جایی غیر‌تخت‌خودم نمیتونم بخوابم
گفتم غلط کردی بار اخرت بود شب نیومدی
حس میکنم زیادی روشن فکر بودم ول‌شده دیگه نمیشه جمعش کرد چه غلطی کردم این بدون من اب نمیخورد
