حالم گرفته بغض دارم تو شهرستان زندگی میکنم خاستگارم تهران حس میکنم منو بچه شهرستانی میبینه🙂البته خودش چیزی نگفته قراره آخر ماه بیان شهر مون فامیل دور مون هست و واسطه داشتیم قراره برای اولین بار همو ببینیم مادرم گیر داده بریم مسافرت از لج منم اعصابم خورده واقعا که چرا کسی اصلا به من توجه نمیکنه میدونه قراره اونا برگردن هاااا البته در حد حرف گفت بریم سفر ولی من اعصابم خورده و بغض دارم از یه طرفم از خاستگارم عصبی هستم نمیدونم چراااا خودمم نمیدونم فشار زیاد رومه
اگه اینجوره پس عقده ایه حالا خودش تهرانی اصیله؟
اعصابت ازچی خورده اصلا خواستکارت نیامده که ببینیش ازدستش عصبی هستی فشار چی روتو هست
نگران نباش عزیزم این فکر نکن
بزار بیان با هم دیگه آشنا بشین انشاءالله اون چیزی که به صلاحتونه بشه
چرا بیخودی نگرانی
الان هنوز همو نشناختین بزار بیاد بعدم بحث یه عمر زندگیه رد کردن که ترس و خجالت نداره باید تمام فکراتو کنی از همه لحاظ بسنجی اگه شرایطش مناسب بود بعدش بله بگی
فقط مراقب باش پسره تو شهرستان هستید بهت بی احترامی نکنه بعدشم اومدن بیشتر با هم آشنا شین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
