من همونم ک تودوران عقد بودم و شوهرم تو سایتهای شرطبندی بود اگ یادتون باشه
ک چقدر دروغ گفت و اذیت شدیم ک نره سمت بازی ..
خیلی بی اعتمادم نسبت بهش هرچند سه ماه فک کنم دیگ بازی نکرد
دوباره پریزوزا دو میلیون دادم برای دندونش بره دندونپزشک ک گف جلسم افتاد روز دیگ و اون دومیلیون نبود و هزارتا دروغ گف باز...
من خیلی غر میزنم و گیر میدم بهش
اما میگه تقصیر خودته
منم انقدر این مدت اذیت شدم ک ب یک زن غرغرو تبدیل شدم
هرچند متوجه شدم بیش فعاله و خیلی کارا بزنه ب سرش انجام میده از خانوادش متنفرم ک با دروغ اومدن جلو
خسته شدم هرروز بحث و دعوا حرمتی نمونده دیگ
فک کنم بهتره باشه تموم کنم این رابطه رو