بچه ها از خودم حالم بهم میخوره
از خودم متنفرم
زندگی متاهلیم موفق نیستم
در حال جنگ و دعوا کتک کاری
چند وقته به حال خودشه با رفیقاش میره میاد چند وقته دعوا نکردیم
اما خیلی حسرت میخورم میبینم همسنام چطوری زندگی میکنن
چقد من بی عرضم طلاق نگرفتم یه ادم درست حسابی انتخاب نکردم
با دوس پسرم ازدواج کردم و مثل چی پشیمونم
مرتیکه فقط بلده بره با دوستاش بیرون و سر کار باشه
منو هیجا حساب نمیاره به فکرم نیست
من عقدهههه توجه عقدهههه دیده شدن عقده محبت دارم