ترجیح میدم دردی که تو بهم وارد میکنی رو تحمل کنم ولی اون رو مرهم و درمان نکنم
مضمونش اینه: خیلی عاشقتم😂
باید به خودم ثابت کنم میتونم.میون اینهمه آرزویی که نیمههای راه رها شد و به سیاهچالهی تاریخ رفت این آخرین آرزوم باید برآورده بشه؛ به هر قیمتی. تلاش میکنم چون به اون فریادِ شادی، از عمق وجودم احتیاج دارم. بخاطر خودم مامان، بچه ها و سیس کوچولو انجامش میدم.این شادیو از خودمون دریغ نمیکنم..... هرگز. /
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یعنی اینقدر دوست دارم که خوبی های هیچکس دیگه ای رو به هر بدی ای که به من کنی و هر زخمی که به من بزنی ترجیح نمیدم
تا حالا پروانه ای رو دیدی که از اول پروانه بوده باشه؟ میدونی چه شب هایی رو تنهایی توی پیلهی تنگ و تاریک سپری کرده؟میدونی تا مرحلهی بالغ شدن چه خطراتی رو از سر گذرونده؟ میشد که نتونه دووم بیاره خسته بشه ...اونوقت دیگه پروانه نمیشد... هیچ وقت بالهای رنگارنگ روی بدنش نقش نمیبست و بالا سر هیچ برکه ای پرنمیزد...اگه هنوز داری توی پیله دست و پا می زنی بدون که تهش پروانه شدنه....
زخم استعاره از غمی که از طرف معشوق باشه مثل غم دوری غم دلتنگی غم دلشکستگی ) رو با هیچ مرهم (مرهم استعاره از هر خوشی غیراز خوشی که ازسمت یار باشد) عوض نمیکنم