شوهرم تار میزنه
خیلی ساله
و پسر ۱۰ سالم هم سه تار میزنه از ۵ سالگی هم کلاس میره هم باباش هر روز تمرینش میده
امروز پسرم بعد دو هفته که همسرم باهاش تمرین نکرده بود
سازش رو آورد تو سالن و دو تا آهنگ زد
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ...
و آهنگ بعدی
امشب به بر من است و آن مایه ی ناز ...
بعد به باباش گفت بابا بیا با هم بزنیم
باباش سازش رو آورد و با هم زدن
هم نوازی که تمام شد پسرم تو چشم باباش نگاه کرد و با تفاخر گفت
بابا قبول داری پشت سر گذاشتمت ؟
بعدش همسرم دو ساعت نشست تو اتاق و خودش تمرین کرد
همسرم آرزوی چنین روزی رو داشت
ولی امروز دلم به حالش سوخت
به نظرتون به روی شوهرم بیارم چیزی یا هیچی نگم ؟
