آبجیم ۱۶ سالش شده یه روانیه زنجیریه 😑.همیشه دعوا راه میندازه و تو دعواها جفتک میپرونه و موها مون و میکشونه
دوهفته پیش موبایلمو صفحه اشو خورد و خاک شیر کرد ب سر خودش با خرج خودش درست کردیم ولی دوربین جلوش ی خط وسطشه وه درست نمیشه سلفی گرفت 😑
جریان اینه:
امروز با مامانم دعوا راه انداخت رفته بود در اتاقمون و بسته بود خودش پشتش نشسته بود منم میخواستم برم حموم بعدش برم بیرون هی بهش میگفتم منو تودعوا دخالت نده برو اونور وسایلمو بردارم گوش نداد آخر سر برگشت گف تقصیر توعه دعوا شده قبلش من بلند داد زده بودم هرچی بشه از این ب بعدبندازید تقصیر من برخورد میکنم بعدا تو ی تاپیک دیگ میگم اینو اعصابم خراب شد ب زور رفتم داخل خفتش کردم که مگ نگفتم گردن من نندارید همه چیو سیم شارژرش دستش بود با همون زد تو دستم و جفتک پروند منم اعصابم بدتر خرد شد زد و گیر کردیم موهامو کشید منم سیم شارژرشو قائم کردم بعدا رفت سر سیم شارژر من چاقو گرفت سمتش گفتم ی کاری کنی مث قبلی من میدونم و تو گیر داد ک سیم و برگردون گذاشتم سرجاش ولی الان دیدم سیم شارژرم پاره شده
حالا من ک رفتم حموم اومده در و قفل کرده از پشتم
⬅️چیکار کنم اینو حالش بدجور گرفته شه و بعدش ازم حساب ببره خودم میخوام آبجوش خالی کنم سرش چون موهامو کشیده یا بزنم کلا نیستش کنم خودم برم آب خنک بخورم 🤦🏻♀️
🔵یه راهکار واقعی بگید تروخدا