تو اتاق بودم یهو یه صدایی بدی شنیدم رفتم و دیدم رفیق داداشم عروس هلندی رو آورده بیرون اونم خورده به پنکه اولش خیلی میترسید و خودشو به در و دیوار میزد با یه بدبختی گرفتمش طفلک همش داره نفس نفس میزنم و بینی بالایش سیاه شده یه قطره هم خون کنار بینیشه تو شهرمون دامپزشک نداریم فردا هم جمعه است حتی فرصت ندارم ببرمش یه شهر دیگه
دارم دیوونه میشم چیکار کنم تو خونه که حالش بهتر بشه یا حداقل تا شنبه بتونه دوم بیاره 😭💔