هیچکی نمیدونه امروز تولدمه مامانم بابام برادرم 
شوهرم ک ۳ روز پیش نابودم کرد
امروز شدم ۲۴ ساله 
امروز شوهرمو برای همیشه از دلم پرت میکنم بیرون
امروز هرگز فراموش نمیکنم هرگز
۱۴ سالم بود شوهرم دادن میگفتن خونه داره ماشین داره    خیلی زندگی کردم ۹ سال جنگیدم کم اوردم ی دختر ۶ سال با ی پسر ۳ سال دارم 
ب هیچ ارزویی نرسیدم تاحالا استخر نرفتم دلم میخواد برم ببینم چجووریه تاحالا یکی سوپرایزم نکرد خیلی دلم میخواد ببینم چ حسی داره 
تا حالا ی رستوران یا جاهایی شکل رستوران نرفتم خیلی دلم میخواد برم بین مردم بشینم
امروز تا شب بشه و فردا بشه بیاد موندنی ترین روز برام میمونه سخت ترین روز طاقت فرساترین روز 
بچه ها دنیا دار مکافاته هرجور حستون میگه زندگی کنین حسرت نخورین تا میتونین شادباشین 
کاری ک من نتونستم بکنم