فک کنم قراره قاتل بشم

هر موقع من سرکارم برمیگردم میبینم مامانم با صورت کبود نشسته رو پله منتظر منه. تا من میرم بیرون شروع میکنن به دعوا. نمیتونم بشینم تو خونه‌ نزارم دعوا کنن. دعوا سر اینه یه ماهه که اگه پدربزرگم مرد مامانبزرگم رو ما نگه میداریم یا بقیه بچه هاش. نه تا بچه داره بابای مادر به خطای من از همشون کوچیکتر چرا ما باید نگه داریم؟ زندگی مامانمو سیاه کرد کافی نبود؟ نگید به من ربطی نداره اتفاقا تا وقتی من تو اون خونم همه چی به من ربط داره. پیره؟خب به کتفم مامان دسته گل من رو تو جوونی پیر کرد عفریته. رفتارش با بقیه عروساش با مامانم زمین تا آسمون فرق داره. حالا به نظر شما اول بابامو بکشم یا مامان عفریتشو؟