سلام من کلا با جاریم قطع رابطه ام و ایشون خیلی بددهن و بی ادبه اوایل همسرم خیلی پشتش بود ولی وقتی خودش متوجه گستاخی و بی ادبی اون شد حق رو به من داد امروز متوجه شدم زنگ زده به خاله همسرم و غیبت من رو کرده و گفته من از خاله همسرم پیشش بدگویی کردم من فقط بهش گفته بودم از دست خاله ناراحتم چون یه هفته اومد خونمون یا مشهد خونه بابام ولی ما اومدیم شهرشون ۱۰روز اونجا بودیم یه زنگ نزد حالمو بپرسه یا دعوت کنه من بهش کاری ندارم تو تاپیک قبلی گفتین قطع رابطه ولی بازم جاریم کرم میریزه
درخواست دوستی رد میکنم وقتی جواب استارتر یه تاپیک و دادم خودت نخود آش نکن دوست عزیز اوکی؟ اسی خودش بلد جوابمو بده خودتو ننداز وسط سبک نکن بزرگواری تو حفظ کن و رد شو اگه هم زبون نفهمی هیچی کار خودتو بکن من با زبون نفهم ها دهن به دهن نمیشم بدرود
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
حالا این دفه رو بدم نشده بزار حرفت به گوش خاله همسرت برسه ولی از این بعد پیشش هیچی نگو
من به هیچ عنوان بچه نمیخوام ولی شوهرم دوست داره ولی اگه ی روز بخوام بچه دار بشم باید شاسی بلند دم در پارک شده باشه تو خونه بزرگ خودم رو مبل دراز بکشم و به طلاهای زیادی که دارم نگا کنم و دو تا کارت پر از پول که حداقل هر کدوم دو ملیارد توش باشه هم زیر بالشم باشه تا بتونم ب اوردن بچه فکر کنم اره عزیزم بی مایه فطیره
حالا این دفه رو بدم نشده بزار حرفت به گوش خاله همسرت برسه ولی از این بعد پیشش هیچی نگو
خاله همسرم زنگ زده بود گله کنه ک من چه بدی در حقت کردم ک اینا رو گفتی من نتونستم ج بدم بعد دیدم زنگ زده ولی از دسش ناراحت بودم حتی ب مادرشوهرمم گفته بودم که ناراحتم ولی من میدونم که جاریم صدتا حرف دیگه هم گذاشته روش گفته