سلام شبتون خوش
خیلی وقت هست که کلا بیخیال خودمو زندگی شدم و فقط منتظرم که تموم شه امروز بعد چند وقت رفتم بیرون بین مردم با خودم گفتم شاید زندگی اونقدرام بد نباشه خسته شدم از بس ناراحتو عصبی بی حوصله هستم از اینکه فقط میخوام تنها باشم و کل روزم یا خواب باشه یا گوشی تا حالا زندگی نکردم که بدونم طعمش چیه یا شایدم کردم ولی حواسم پی ناراحتیام بوده میخوام برای چند روزم شده زندگی کنم طعم زندگیو بدونم یبار تلاش کنم بجا اینکه به اخرش فک کنم که قراره شکس بخورم یبار حرفمو بزنم بجا اینکه به عواقبش فک کنم بیاین برای یه بارم شده زندگی کنیم و فردامون همون شنبه ای باشه که همیشه حسرتشو خوردیم🙂