خانمهایی ک طلاق گرفتین بابچه کوچیک: میشه اززندگی بعدازطلاق بگین توفکره جداییم پسرم15ماهشه خونه ازخودم دارم میتونم خیاطی یاحرفه سبکی توخونه انجام بدم حق وحقوق پسرمم ماهیانه میده قطعا. امابازم چون تو مرحله فکرکردنم میخام اگاهانه جلوبرم دلایل طلاقمم اینه ک حالم باهاش بده حتی یک درصدازحرفای منونمیفهمه یعنی اصلانمیشه باهاش حرف زد وخیلی چیزای دیگه.شدم یه ادم افسرده هروز باهاش فقط پیرترمیشم. کسی هس جداشده باشه کمی ازاوضاع بگیدممنون
منم الان تو فکرش بودم
فکر کن جدا شدی و واسه خودت زندگی کن بهش اهمیت نده
بی تفاوت باش به حرفاش و بود و نبودش
مطمین باش جدا بشی صد برابر الان زار میزنی و پیر میشی
خصوصا وقتی بچه داری فکر نکن بچه تا یامت پیشت میمونه
دو سه سال بعد هی میره و میاد سرویست میکنه هر بار بعدم یه روز میگه بابا از تو بهتره
بشین تو خونه زندگیت و بکن خودت و بی عزت نکن
چی بگم
به نظرم حتما دکتر برو یک دوره دارو مصرف کنی نسبت به همه چی بی خیال میشی دیگه کارای شوهرتم رو مخت نیست
بعدم با این چیزایی ک گفتی و فکر خودکشی اصلا صلاح نیست جدا شی پسرتم ببری
اوضاع بدار میشه بذار اون بچه زندکیش و بکنه
فقطم با کساییمشورت کن ک با یه بچه جدا شدن و صادق هستن
بخدااینطوری نبودم مریضم کرده زبونش مثل نیش عقربه حق وناحق عصبیه دلم محبت میخاد دوتاحرف درست درمون. همیشه تنهام توزندگی. کاراش ب کنار ک واقعاانقد ازلحاظ فرهنگی پایینه رفتارای بچگونه. یچیزایی ک اصلابرام هضم نمیشه انقدربی عزت نفسه فقط زبونش برا من درازه خلاصه بگم ازهیچ نظر جورنیستیم اون جوری بزرگ شده ک اصلانمیدونه مفهوم محبت وخانواده وهم صحبتی چیه 7ساله نشده یه مشکلی رو بازبون حل کنه دلم گرم نیست همیشه استرس دارم دلم براخودم میسوزه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
