خواهرم خسته مون کرده دیگه 😬😬😬🙄

همه خیلی ازش تعریف میکردن بعد دختر خالم اومده بیرون میگ مرتیکه ی الدنگ میگ ی جلسه دیگ هم بیا با هم صحبت کنیم آخه نفهم مگه من بالا خونمو دادم اجاره ک با توعه نمیدونم فلان فلان شده سر کله بزنم بعد بهش گفتم خو جوابشو چی دادی میگ دیگ خودش باید بفهمه مودبانه رد کردم گفتم بهش فک میکنم

خودش اینجوریه ک اسم مشاور و روانشناس بیاری حالش بهم میخوره اصن خوشش نمیاد بعد میگه مشاوره بهم گفته خودتو لخت کن برو جلو اینه ببین ایرادت از کجاس 😑

نگفتم که ولش کنی 

میگم با فشار آوردن بهش چیزی حل نمیشه 

باید اعتماد به نفسشو تقویت کنی که خودش دراره 

کلا با هم صمیمیم از این لحاظ متوجه نمیشه ولی من چن روز پیش نشسته بودم جمع خانوادگی بهش گفتم من هواتو دارم دیه ماسکتو دبیار بخاطر من لطفا کلی خواهش و التماس کردم دراورد ماسکشو بعد رفته پیش دختر عمش بهش گفته میدونستی خیلی زشتی 🥺 حالا اونم ۵ سال کوچیکتر از خودش

ببین یه مشاور کاربلد پیدا کن 

من چند جا دیگه هم گفتم تو نی نی سایت 

یه دوره ای تو مرحله فروپاشی روانی بودم  یه دیوانه به تمام معنا بودم باورت میشه مث فیلم جوکر بی اختیار خندم میگرفت بعد دهنمو نمیتونستم جمع کنم بعد تو حین خنده گریه میکردم برا خودم 

داشتم از دست میرفتم به قول مامانم 

بعد مامان بابام طفلکا میبردنم پیش روانشناسای مختلف 

اونام بی سواد و احمق انقدر بهم فشار میاوردن بدتر شده بودم یه شب ضربان قلبم رفت بالا به زور قرص آروم گرفتم نزدیک بود سکته کنم خیلی حالم بد شد 

طولانی شد دوس داشتی بگو بقیشو بگم 

آره بگو

کلا حس میکنه خیلی زشته دیروز هیچکس خونه نبود پرده هارو کشیدم باب اسفنجی با هم نگاه کردیم😂آخه باب لسفنجی خیلی دوس داره بعد میگم اختاپوس خیلی موده 

میگ حتی اختاپوس از من خوشکل تره🥺وقتی خودت ی همچین فکری داشته باشی کم کم شرایط و ادمای اطرافتم همون حسو نسبت بهت پیدا میکنن

بعد مامانم تو اینترنت با همکده آشنا شد 

مشاوره تلفنی برام گرفت 

من ترسیده بودم و زده شده بودم اما قسمم داد به مرگ خودش که آخریه اینم امتحان کن و قبول کردم 

وای خدایا انگار آب رو آتیش بود اون مشاور 

چقدر آرومم کرد چقدر خوب بود تمام زندگیمو مدیونشم چند ماهی باهم در ارتباط بودیم تا جایی که بهم گفت دیگه احتیاجی به من نداری و ختم جلسات 

من مرده بودم زندم کرد 

تا آخر عمرم مدیونشم 

چقد عالی👌🏻

آخه من نمدونم چجوری بهش بگم باهام قهره حرفم ک نمیزنه از مشاورم ک خوشش نمیاد

ی بار سال پنجم مامانش ی شهر دیگ بودن قبلا برده بودش مشاور واس تیک پاش استرس ک میگیره پای راستش ناخودآگاه میلرزه خودشم نمیتونه کنترل کنه بعد مشاوره خالمو بیرون کردع بود گفته میخوام تنهایی باهاش صحبت کنم بهش گفته بود با کسی رابطه داری حتما اخلاقش خوب نیس ک اینجوری شدی ادمتو عوض کن 😐 بعد ب خالم میگم اخه چرا پیش ی همچین ادمی بردیش میگ اخه من از کجا خبر داشتم ک اینجوریه

از اون مرکز رفت و دیگه کار نمیکنه 

ولی در کل همکده خیلی عالیه همه راضین 500 تا روانشناس داره که مطابق با مشکلت بهت معرفی میشن

شماره هاشون تو گوگل هست خواستی پیگیری کن 

چقدر بدشانسه🤦