دیگه خسته شدم با همه عالم و آدم قهره هیجا نمیره منم نمیزاره برم همه رفت و امداش ب یه هفته نمیکشه باز قهر میکنه با همه دیگه دلم پوسید باور کنید تا حالا تنهایی حتی خونه پدرو مادرم نرفتم خودشم ک همش قهره
سر چی قهر میکنه
عزیزم شما ازدواج کردی اسیر نیستی شما خونه پدرت برو به همسرت ربطی نداره
شاید حسوده
بچه دارید
نمیزاره تنهایی خونه خواهرم یا مادرم برم اونام دیگه زیاد نمیان چون میبینن من نمیرم
تنها با خانواده من نیست با کل فامیل خودش حتی مادرو خواهر خودش هم زیاد نمیتونه آشتی باشه الان دیگه همه میدونن بیشتر از یه هفته طاقت نمیاره باز قطع رابطه میکنه
یبار ک هنوز رابطمون با خواهرم خوب بود قرار شد خواهرم بیاد دنبالم بریم دنبال کارای دخترم برای ثبت نامش وقتی کارا تموم شد من گفتم منو ببر ک یه سر بابا مامانو ببینم اونم قبول نکرد گفت شوهرت ناراحت میشه اول بگو من میدونستم بگم نمیزاره گرفتم بعد میگم
دیگه رفتیم بعدش منم اومدم ب شوهرم گفتم انگار بلا گفتم تا پنج روز با من قهر بود ک هیچ با خواهرمم قطع رابطه کرد
تنها کسی ک زیاد بهم سر میزد خواهرم بود ک اونم ناراحت شد از شوهرم دیگه نمیاد اینجا باز تنها شدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
