دوست صمیمی من استاد آیلتس هستن و حدود ۲۰سال سابقه تدریس زبان دارن. بخاطر شرایط اقتصادی و ورشکستگی همسرش مجبورشدن خونشونو تو چیذر بفروشن و ساکن یکی از شهرستانهای اطراف تهرلن بشن. دوستم اونجا تو بهترین اموزشگاهش شروع به کار کرد و با دانش و روش تدریس عالی واقعا باعث پیشرفت شاگرداش شد ولی نمراتی که بهشون داده بود واقعی بود. ترم بعد مدرس دیگه ای کل کلاس با همون شاگردا فارسی حرف زده بود سطح سواد پایینی داشت ولی نمره های بالای ۹۰ بهشون داده بود. اون شاگردا یک ترم عقب افتاده بودن ولی به تنبلی و نمره بیزحمت عادت کرده بودن. حالا مدیر آموزشگاه همون کلعس را دوباره به دوستم داده که عقب افتادگیشون جبران بشه و مدرس ۻعیف را هم اخراج کرده ولی شاگردا و مادراشون دوباره میخوان اون معلم برگرده.
دوستم از این همه بیخردی مردم ناراحته. مدیر اموزشگاه تنها کسیه که میفهمه ولی شاگردا باوجودی که دوستم باعث پیشرفتشون شده اکثرا ناسپاسی میکنن. دوستم میخواد کارشو رها کنه. دیدن ناامیدی یه استاد زبان با تجربه ناراحت کنندس . خصوصا که وقتی ساکن تهران بود برای شرکت تو کلاساش شاگرداش با هم رقابت میکردن و با یه سرچ تو انترنت میشه فهمید چقدر کاربلده و کلاساش باارزشه.لطفا راهنماییم کنید چطور حالشو بهتر کنم