چند وقت پيش گفت ميخوام با دوستم برم بيرون ساعت ١ شب برگشت گفتم شام خوردي گفت نه گرسنم نيست
يهو ي حسي منو كشوند سراغ كيف جيبيش ي فيش رستوران ديدم با دو تا غذا
دوباره رفتم پيشش گفتم كجا رفتي گفت خونه دوستم در خونشون نشستيم
گفتم مرفتي فللن خيابون گفت نه فيشو نشونش دادم ناراحت شد ك تو چرا ميري سراغ كيف جيبيم من ترسيدم بگم شام خوردم بيرون بگي چرا اينقدر پول خرج ميكني
خودم تعجب كردم اصلا من همچين اخلاقي ندارم ك بهش بگم چرا پول خرج ميكني