وحتی نمیدونم اون کجای  زندگی منه...
این روزا کابوسم شده این که نکنه بعده سال ها صبر و مجادله اخرش هم من بمونم وبه عمر هدر رفته ی بی ثمر؟
مشکلمون اینه که تاوقتی خوبیم خوبیم
ولی وقتی بدیم که اغلب هم دلیل این بدی هابهانه های واهی هست دیگه نسبت به همه چی بی اعتناست
ومن معتقدم معنای این شرایط پوچیه
علاقه ای نیست
 و وقتی خوبه،خوبه چون عادتشه،شخصیتشه...
بین موندن ورفتن بدجور دو دل وخستم