خانما توروخدا یکی راهنماییم کنه من مشکل دارم با خانواده شوهر مادرشوهرم میاد از شهرستان یک ماه یک ماه میمونه منم اعصابم نمیکشه یک ماه باهاش بمونم چون خیلی رفتار وحرفای زشت میزنه و اینوشوهرم قبول نمیکنه هروقت زنگ میزنه دعواس خونمون دخالت های بیجا حرفای سبک سرامشب زنگ زد بع شوهرم فرشاتونو بذین بشوزن من تازه عروسم یک سال ازدواج کردم گفتم تمیزه هی دیذم گیره اخر بلند گفتم سال دیک میشورم ناراحت شد ب شوهرم گفت دیگ نمیام خونتون زنت ناراحته شوهرم قطع ک چرا مادرم بی احترامی کردی الان هشت ماه حامله م مگ حرف بذی زدم ؟همیشه سمت اون همیشه قلبمو شکونده بحثمون شد کفت تکلیفتو روشن میکنم فردا منم خسته سدم زنگ زذم ب بابام گفتم شوهرم کارتون داره شوهرم گفت فردا میام خونتون صحبت میکنم ناراحتیمو دید کونشو کرد خوابید همیشه سرمادرش منو ناراحت میکنه همیشه الویتش الان حس میکنم کلا دوستم نداره فک کنین زن حامله بچه توشکمش فدای مادرش من چیکار کنم خسته شدم دیک