بچه ها من ۱۲ هفته باردار بودم رشد کیسه توی ۶ مونده بود و پوچ بود مجبور به سقط شدم حال خودم داغونه
میخواستم از مادرشوهرم اینا پنهون کنم نمیخواستم عالم و آدم خبر دار بشن حالا از بیمارستان برا پدر شوهرم چندین بار پیام رفته
چطور جمعش کنم آخه خدایا چقدر درد چقدر عذاب
چ پیامی
چ پیامی رفته
چرا برا پدر شوهر؟
چرا پنهان کنی؟ خیلی راحت بگو پوچ بوده سقط کردم نیاز به سکوت و استراحت دارم
ب پدر شوهرت چرا پیام رفته..بگو پریود بودم افت فشار کرده بودم رفتم سرم زدم
منم سقط داشتم پوچ بود ی هفته قبلشم باخواهرشوهرمشاجره داشتیم شوهرمم ب خانوادش گفت بخاطر فشارعصبی واسترس بچه افتاده .نگفت پوچ
من یکی و دیدم تو بیمارستان بچش زردی داشت گذاشته بودن تو دستگاه مادرشوهرش اومده بود دعوا که چرا بچت زردی داره یعنی اونموقع اکه از دستم میومد میرفتم دهن زنیکه رو جر میدادم حیف خودم مریض بودم
این روزا واسه منم بوده...فقط بدون این روزا میگذره باز تیپ میزنی با شوهرت میری در در یا زودی بفکر یه نی نی جدیدین.توکلت بخدا می‌دونم سخته دردم داره
نگو خودم سقط کردم بگو سقط شد
فدای سرت که سقط کردی تقصیر تو که نبوده. اگه مادرشوهرتم عقل داشته باشه به جای چرت و پرت گفتن بیشتر هواتو باید داشته باشه
من یه سقط پوچ هم ۴ سال پیش داشتم مادر شوهرم فهمید
خوشبختانه تونستم پوچ بودنش رو ازش قائم کنم وگرنه آبرو برام نمیذاشت
بقرآن هر کس منو میدید میگفت گناه بود چرا انداختیش
پول نداشتی نگه داری چرا حامله شدی
هدیه خدارو چرا پس دادی زندگیت جهنم میشه
آخرشم میفهمیدم مادر شوهرم به همه گفته عمدی سقط کرده
منو میدید میگفت میدونی پدر شوهرت میتونه ازت شکایت کنه بچه رو کشتی
کسایی که سقط داشتن میدونن حال آدم چقدر خراب میشه هم جسمی هم روحی این حرفام مثل خوره روح روان منو میخورد
خواستم اینبار کلا نفهمه اونم اینجوری شد
هییییییی و منی ک بچه دومم رو اصلا قبولدار نشدم هنوز مهر زایمانمه
