سلام بچه ها من خواهرشوهرم یه شهر دیگه زندگی میکنه
بعد ماه یک بار میاد جایی که مازندگی میکنیم هرموقع
میادمیره خونه برادرشوهر دیگم اونجا وایمیسته چند روز
ما میریم بهش سر میزنیم بعضی وقتا هم یواشکی میاد ومیره بعدا که میره ما متوجه میشیم اومده بود
پدرو مادر ندارن فوت کردن الان اومده چند روزه
یه سر به ما نزده ظهر جاریم به شوهرم زنگ زده
بعدطهر بیاین اینجا که خواهر شوهرم ببینیم
شما جای من بودین چه رفتاری میکردین
خوب شمادعوتش کنیدخونتون
خب حتما دوست نداره بیاد حالا اگه میومد هم میگفتین چرا میاد
به شخصه دستشم میبوسم به خاطر نیومدنش😁
شما خودت دعوتش بکن خب
منم باشم یه سر میرم میزنم اونجا بهش و یه تعارف هم میکنم.اومد اومد نیومد چه بهتر.اصلا هم گله نمیکنم که چرا نگفتی کجام و چرا نیومدی.تو دلم خوشحالم هستم که نیاد فقط تعارف میکنم اونم به خاطر شوهرم
رفتار خودتون چطور بوده ؟ تا حالا شده زنگ بزنید دعوت کنید برای شام یا ناهار وقتی اونجا بودند
یه زنگ بزن اینبار بگو سلام چه بی خبر ، یه خبر میدادی
بعدشم بگو مثلا شام تشریف بیارید
اگر دفعه های بعدی باز بی محلی کرد شما هم دیگه بی محلی کن
شاید نخواسته بهتون زحمت بده. با اون برادرش راحت تره . شاید اونا دعوتش میکنن شما نه
هرجور راحت وقتی دوسنداره بیاد چرامن ناراحت بشم
چرا همش میره خونه اونا.چرا شما دعوت نمیکنید چن روز پیش شما باشن حالا طلب کارم هستی
دقیقا خواهرشوهر منم با جاریم صمیمی هست و خیلی خونشون میره ولی من اصلا به رو نمیارم که چرا خونه ما نمیای و میری اونجا همش.فقط تعارف میکنم.حالا مثلا بامن صمیمی بود چکارم میکرد اینجوری راحتترم
