همسایه ای دارم یه دوقلو پسر داره و منم دوتا بچه دارم اوایل اصلاااا رفت و امد نداشتیم (حدود 4ماه)
یه روز بچه هامو دعوت کرد برن خونش با بچه هاش بازی کنن من اجازه ندادم چند وقت بعد خودمو دعوت کرد با بچه ها یک ساعت رفتیم و اومدیم و چند روز بعدش با بچه هاش اومد ولی بچه هاش دیگه حاضر نبودن برن خونه بعد از اون هر بار همسرم نیست میان اینجا، مثلا زنگ میزنه میگه بیایین خونه ما بچه ها بازی کنن من بهونه میارم نمیرم میگم فلان کار دارم یهو میبنم پاشده با بچه هاش اومده وقتی میاد دو سه ساعت اینجاست هر روز که شوهرم نیست میاد واحدمون چسبیده به هم صدای بچه ها رو میشنوه نمیتونم بگم. نیستم بارها گفتم همسرم خوشش نمیاد انگار نه انگار بارها مستقیم به بچه هاش گفتم مگه هر روز باید بیایین لینجا اما انگار نه انگار مستقیم میگم بچه هام بد عادت میشن ولی بازم اهمیت نمیده میاد میشینه چکار کنم واقعا خسته شدم
