یکی دوروز مونده بود ب عید ۴۰۲ . شب بود و خونوادم تازه خوابیده بودن . منم رفتم چراغارو خاموش کردم اومدم بخوابم . هی سعی میکردم بخوابم اما خوابم نمیبرد ب مرگ فک میکردم و قلبم تند تند میزد ک یهو حس کردم قلبم یه چیزیش شد مثلا سکته کردم . خیلی ترسیده بودم تمام بدنم ارادشو از دست داده بود . پاهام میلرزیدن .و فک میکردم در حال مرگ هستم .
و این اولین حمله پانیک من بود ک تجربه کردم ..