شوهر احمقم سر باباش باهام قهره زنگ نزده بهم از دیروز صبح اونم بخاطر اینکه باباش مریضه من زنگ نزدم بهش در حالی که بهش گفتم بیا منو ببر پیش بابات حالشو بپرسم من خودمم مریض بودم زنگ نزدن بعد انتظاراتشون از من بالاست.چی بگم بهش که دیگه از این انتظارای بیخود از من نداشته باشن این قوم الظالمین