من هیچوقت به عنوان قهرنمیرم که برگردم وقتی برم تمومش میکنم هیچوقت قهرنکردم حتی دعواهای شدیدداشتیم ول ...
منم مثل تو بودم هیچوقت خودم نرفتم ولی هر دفعه سر کوچیک ترین موضوعی حرفمون میشه میگه بلند شو برو خونه ی بابات اون باید جواب بده با این دختر تربیت کردنش بعد به هرکی ام میگه میگه مشکل از اونه
خوب مادرشوهری داری که درستش کنه گل ،خدا حفظش کنه پدر و مادر شوهر همراه عروس باشن خیلی مهمه
آره دارم خدایی هم مادرشوهرم خیلی خوبه خیلی مهربونه خیلی وقتا همون آشتی مون داده حتی خیلی از حرفارو مادرم نمیدونست ولی به مادرشوهرم میگفتم ولی الان نه پیامی بهم داده نه حرفی زده بعد یه هفته خودم مثل این آویزونا پیام بدم؟؟ هردفعه همین کارو کردم اینجوری شدم