بزار از اول بگم
پرهام با سارا توی اینستا آشنا میشه و بهش میگه من آلمانم و ام اس دارم..بهش میگه دوستت دارم پاشو بیا ترکیه منم میام اونجا باهم ازدواج میکنیم میریم آلمان
ترانه هم که عشق خارج رفتن بوده کلی پول قرض میکنه و وام میگیره و میره ترکیه قاچاقی....توی استانبول پرهام براش یه اتاق توی هتل کرایه کرده و یه حلقه براش خریده و یکم پول گذاشته بود...بهش زنگ میزنه من شب میام..ترانه میره فرودگاه ولی خبری از پرهام نمیشه..هرچی زنگ واینا اصلا غیبش میزنه...تا اینکه با شهاب...یا دانیال..یا همون حامد بهداد آشنا میشه...بعد هی میخاداز مرز فرار کنه بره یونان تا بره آلمان پیشه پرهام ولی دانیال نمیزاره و میگه نرو اون سرکارت گذاشته و فلان.....خلاصه توی این وسطا با داعشی ها و یه سری آدمم ترانه درگیر میشه که دانیال نجاتش میده و دیگه بهش اعتماد میکنه....ولییییییییییی پرهام رو کی فرستاده بوده همون دانیال برای اینکه ترانه یه آمپول اشتباهی زده به زن دانیال و فوت کرده.. خواسته انتقام بگیره...و.فک میکنم ترانه رو کشته...حالا خواهر دوقلوی ترانه که طنین هستش میاد ترکیه دنبال ترانه و خودش رو ترانه حا میزنه تا بفهمه چی شده...دانیال رو میبینه و میگع حافظه ام رو از دست دادم ..دانیالم تعجب میکنه که اینو من کشتم پس چطوری زندس...دیگه میره قسمت ۱۳ که هنو نیومده 😁