2777
2789
عنوان

ی خاطره میگم تا دو ماه بخندید:)

3186 بازدید | 141 پست

حدود ی ماه پیش رفته بودم کلاس زبان بعد که کلاس تموم شد من و چن تا از دوستام رفتیم دم در کلاس وایسادیم منتظر باباهامون ک  بیان دنبالمون (هممون دختر بودیم) بعد تو اون خیابون چن تا پسر هرکدوم هم با ی ماشین مانور رفتن بعد یکیشون  ما دخترا رو دید جو گرفت اومد وسط خیابون که با گاز دور بزنه بعدش ناگهان ماشینو انداخت تو جدول   

دیگه ما انقد بهش خندیدم خو تقصیر خودشه ژست گرفت حتی از ماشین پیاده نشد زنگ زد باباش که باید ماشینو دراره  

...🖤...🖤

چهار روز بود نخندیده بودم با امروز شد پنج روز:/

یاارحم الراحمین🤲🏻❤️من امیددارم به مهربونی خداتوکل به خودت یاالله🌿یَـــا حَـــافِـــظَ مَـــنِ اسْــتَــحــفَــظَــه حافظ همسرم وپسرم وعزیزانم باش❤️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792