بچه ها من دو هفته پیش بعد از مدت ها ماشین رو برداشتم و پسرم رو نشوندم و رانندگی کردیم. همه چی داشت خوب پیش میرفت و من اروم میروندم که یهو حواسم پرت شد و زدم به یه پراید. یکی از خیابونا رو اشتباه رفتم و خوردم به یه جای شلوغ و دست و پامو گم کردم. خلاصه ماشین خودمون جیزیش نشد ماشین اون بنده خدا خسارت دید و... بعد از اون قضیه با شوهرم چند بار رانندگی کردم. یکم ناشی بودم. شوهرم الان ده روز نیست و ماشین رو پارک کرد جلوی در که اگه خواستم رانندگی کنم راحت باشم. قرار شد برم جاهای نزدیک و خلوت. حالا یه استرسی افتاده به جونم که نگو. فکر اینکه بشینم تو ماشین و برونم باعث میشه قلبم تندتند بزنه. نمیدونم چرا اینجوری شدم. ضمن اینکه من شدیدا نیاز به ماشین دارم. حالا نمیدونم چیکار کنم حس میکنم بازم میخوام تصادف کنم