بچه هافک کنم بشناسین بعضیاتون من رو...من تقریبا ی سال پیش ی اتفاقی افتاد ک بی دلیل و بخاطر وسواس فکری تهمت بدی زدم ب همسرم و همسرم مرد خوب و چشم پاکی بود و ناخاسته من اینکاروکردم و اونم هیلی بهم ریخت و...منم بشدت وسواس فکری کرفتم و مدام چکش کردم تااینک فهمیدم بعدازون تهمت من توی ی چت ناشناس تلگرام رفته بود و چت میکرد من فهمیدم و ی دعوای حسابی و تاپای طلاق رفتن.اینم بگم ک قبل تهمت من نبود و بعد اون و ب گفته خودش بخاطر حال خرابش و انتقام ازمن.گفت تهمت بدی زدی و ب خونوادهدهاگفتی ابرو برای من نذاشتی.شغلش راننده تریلیه و خیلی محتاط و باابرو بود ینی بشدت کاراش محتاطانه و بشدت ازهرکاری دوری میکنه ک باعث ابروریزی میشه
تلگرامش نصب کردم بعد اون کدفمیدم چت ناشناس میرفته...همسرم بخاطرشغلش گروه تلگرامی زیادداشت و شماره سیومیکرد برای بار..توی مخاطباش ی مخلطب بنام م سیو شده بود زنگ زدم دیدم خانمه وگفتم شماباربری چیزی کارمیکنین ک گفت نه..خلاصه شروع شد پیگیریای من ب هردری زدم خودش زنگدمیزدم التماس میکردم ک بگو کی هسی قسم میخوردنمیشناسه شوهرمم همینطور.چن بار باخطای دیگ امتحانش کردم.ی سری بااکانت تلگرام شوهرم پیامش دادم و خودم شوهرم جازدم و هی میگفت اقا شمارت یادت رفته مخفی کنی نوشتم شمارت شکایتت میکنم.تااینک شمارش دادم ب ی وکیل اقا و بش پیام داد ی دستی بش زدک من شمارت سیو دارم
لون اقابش گفته بود توی چت ناشناس نبودی اونم‌گفته بود اره واونجابودم شماره میدام ب همه و ازین حرفا..بعد گفته بود تو از طرف اون خانمی ک یک‌ساله من ول نمیکنه اون اقام کفت اره گفت من دروغ گفتم ببینم توکی هسی.من شوهراون خانم نمیشناسم حتی وکیله پیشنهاد پول بش داده بود اگ نیشناسی بگو...یادمه ی سری باخط مامانم خودم شوهرم جازدم بش پیام دادم ک من همون اخرشماره شوهرم گفتم.خانم من چی بتون میگ و ازین حرفا ک اونم هی میگفت خانومت ی ساله من عذاب میده و ...بعد این جریان ب وکیله گفته بود ک شوهراون خانم فق این پیامارو داده بم
فقط بم بگین من چجوری بفمم این کیه چراشمارش تو تلگرام همسرم بوده...اخه هیچ دلیلی نداره ی خانم مطلقه ب اسم م سیو شه تو تلگرامش انقدم قسم میخوره و زنگ میزنه ب مامان بابام شوهرم ک دخترت داره تهمت میزنه من نمیدونم اون چ خریه اگ میدونسم میگفتم خطش خاموش کنه جواب زن من نده ک هرروز ی چی بش .و اینک میگم نکنه ازین زنای خراب باشه قبلا سیوش کرده بوده الان معلوم شده..شوهرم خیلییی عصبانی میشه افسردگی گرفته میگ تو تهمت میزنی ولی من باورم نمیشه همه مرداخائنن
اسی تو هنوز با همسرت درگیری
رفتی پیش مشاور؟
منم ازین بیماری رنج میبرم شماهم بیماری عزیزم سعی کن خودتو کنترل کنی
منم دیگه از دست خودم کلافه شدم
مریضی بیش نیستی
اونم از لج تو کرده دگ
برو روانپزشک خودتو درمان کن
بشدت
زندگیم زهرمارم شده
من وقتی به این فکر میکنم که یعنی رفته؟ شده؟!انجام داده؟! اول سعی میکنم خودمو قانع کنم که نه بعدم اگر قانع نشدم به این فکر میکنم گیریم که خیانت کرده به جهنم که کرده من عاشق شوهرمم فک نکنی دوسش ندارم اینجوری میگم
وارد جزئیات خیانت هم نشو تو فکرت ادم روانی میشه
ول کن به خودت فکر کن به اینکه جز شوهرت چیز دیگه ای نداری که خوشحال و ارومت کنه؟! به اونا فکر کن برو خرید بیرون باش تو اجتماع این فکرا معمولا تو تنهایی بیشتر سراغ ادم میاد
عزیزم باید دارو مصرف میکنی
زندگی رو به خودت و خونوادت زهر کردی، بخدا حیفه این روزاست که انقدر سخت میگذرونی
بخاطر بچت برو پیش روانپزشک، بچت نیاز به یه خونواده ی شاد و یه پدر و مادر خوشبخت داره، تو به بچت مدیونی
در آینده وقتی ازت گله کرد میخوای بهش چی بگی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
