2777
2789
عنوان

شوهرم امشب جلو چشمام رگ دستشو زد

| مشاهده متن کامل بحث + 5132 بازدید | 77 پست

خیلی پسته خیلی ها

عروس دایی شوهرمنم خیلی خیلی تپله ولی شوهرش جوری باهاش رفتارمیکنه هیچکس جرعت نمیکنه چپ نگاهش کنه اون مریض جنسیه میگفتی این پهلو هاروارخونه بابام نیاوردم بچه زاییدم هرچندکسی عاشق باشه بدترین هیکل دنیام واسه زنش باشه به روش نمیاره مرتیکه هیچی ندارکثیف

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دکتر و اینقد روانی. وایی به حال کم سوادش

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐
میرفتی شام میخوردی به اینجا ها نمیکشوندی

ببين ماجرا چطور ميتونست تغيير كنه 

اگه ميرفت شام ميخورد و اين شام رو ب عنوان معذرتخاهي قبول ميكرد.. باهم ميگفتن و ميخنديدن… 


تاپیک ها از تاریخ 1402/08/26 مال من tarkhon  هست. تاپیک های قبل اون مال کاربری هست که من این کاربری را مدتی بهشون واگذار کرده بودم.

چقدر بد..

متاسفم..

انقد بدم میاد یه ساعت تایپ میکنم، جواب نمیدید!🤨🫩لایک نکن جون هرکی دوست داری!😵‍💫 نره غولا هم درخواست ندن🤬🤢. [ هول و... کیست!؟ کسی که نوشتی درخواست نده ولی اینکارو میکنه. درخواستت رو رد میکنم ولی قبلش ده تا فحش نثارت کردم.] هرجا نظر دادم که مخالف نظر شما بود لازم نیست واکنش نشون بدی. بپذیر که همه مطابق میل شما فکر نمیکنند.

خیلی وحشتناکی زندگی وقتی که حرمتا از بین رفته.

اگه واقعا می‌خواین زندگی کنین دوتاییتون باید بخواین. باهاش صحبت کن. اگه اونم میخواد با شما زندگی کنه و پسرتون، حتما حتما برین مشاوره.

اگه هم نه شما حتما خودتون از لحاظ اقتصادی حواستون به همه چیز باشه. با یک وکیل مشورت کنین حتما

بخدا دیگه از ازدواج میترسم لرز میوفته به تنم 😬😬😬

همه که اینجور نیستن 

شوهراین بنده خدا اینجوره 

اسی من جات بودم حضانت بچه رو می‌گرفتم مهریه ...میبخشیدم ..

خدایا شکرت ♥️♥️♥️

اسی جان کاش شام رو به عنوان معذرت خواهی قبول میکردی بعضی ادمها زبان عذر خواهیشون اینجوریه عزیز دلم

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792