نامزدم کارمند دانشگاهه دو روز در میون هم عصر ها میره کلینیک تا ۱۰ شب اونجاست
چند ساعت پیش فامیلشون از تهران زنگ زد گفت تو دوربین داری کار عکاسی و ادیت و ایناهم که بلدی یه جا معرفیت میکنم بعدظهر ها بعد دانشگاه یه ساعت برو اونجا عکاسی کن ماهی ۵ تومن میدن من اولش خوشحال شدم گفتم خیلی خوبه یه ساعت چیزی نیست بعدش فهمیدم مدل ها همه خانومن اونا لباس میپوشن نامزد من عکس بگیره ازشون ما توی گلستان زندگی میکنیم توهین نباشه دخترای گرگان بعضی هاشون بی حیان اینایی ک اینجور جاها کار میکنن من مطمئنم لباسشونم جلو عکاس عوض میکنن کاملا بی بند و بارن همینجوریش تو خیابون تو شهرمون انگار لباس ندارن وای به حال اینکه مدل ان و هی باید لباس عوض کنن نامزد منم یه شخصیت خیلی شوخ داره زود صمیمی میشه باهمه گرم میگیره هرکاریم کردم این اخلاقش کنترل نمیشه
دارم دیوونه میشم واقعا نمیدونم چیکار کنم
حقیقتا اگ کار جدیدش همونجوری باشه که فکر میکنم نامزدیمو بهم میزنم با اینکه خیلی دوسش دارم...💔