ظهر ب داداشم گفتم برو فلان چیزو بیار برا ناهار
گفت هوا گرمه و نرفت و خوابید
یدونه سیب زمینی و سه تا گوجه بود همونا رو سرخ کردم
از خواب بیدار شد ک بره فوتبال
گفتم قبلش مخلفات قورمه سبزیو بیار بعد برو
دید بازیش دیر میشه ، گذاشت بعد بازی ساعت ۸ برام اورد موادو !
منم ناراحت شدم و گفتم الان من با اینا چیکار کنم ؟
( ما شب زود میخوابیم ۱۱)
ک
گفتم برو ماست و خیار بیار ،گفت پام درد میکنه
منم نشستم تو اتاق تا الان ک بابام بلند شد غذا بپزه
و هیچی هم نمیگه بهش
کارم اشتباهه ؟