2777
2789
عنوان

۱۲ مرداد

146 بازدید | 0 پست

یک سال پیش 

۱۲ مرداد

بعد از تمام سختی هایی که کشیده بودم،

عشق و آرامش را در تو یافتم...

لحظه ای که جلو آمدی؛

لحظه ای بود که از بند غم ها رها شدم...

خودم و احساسات و قلب غمگینم را به تو سپردم؛

تویی که برای یک عمر مرا میخواستی!

رفته رفته همه چیز جدی تر شد 

دیگر همه من و تو را مال همدیگر می‌دانستند حتی خانواده هایمان!

قرار بود به مدت دوسال فرصت بخریم؛

تلاش کنیم،

همه چیز را برای زندگی در زیر یک سقف آماده کنیم،

و انصافا هم خوب پیش رفته بودیم...

تو کار میکردی 

من هم در تنگنای انتقالی و ادامه تحصیل در منزلگه رویاهایمان بودم.

ولی صائقه ای زد و همه چیز سوخت و اکنون کوهی از خاکستر در برابر دیدگانم باقیست!

حال ب تنهایی اولین سالگرد دلباختگیمان را جشن میگیرم و گردنبندی که به جای حلقه در گردنم بود را بعد دو ماه از گردن در می آورم!

و به یاد تک تک صحنه هایی که در برابر دریا،خانه ها،سیسمونی فروشی ها و حتی مزون های لباس عروس برایمان ساخته شد نوحه سرایی میکنم.

یار بی وفای من 

یکسال پیش داشتمت و حال نه! :)

أحب نفسي في أي إصدار
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز