سلاااااام من وقتی ازدواج کردم از ۵روز بعد عروسی مادرشوهرم شروع کرد که آره بچه بیار زود بیار همش میرفت و میومد میگفت فلانی میگه عروست باردار نیست حالا حرف خودشو از زبون بقیه میزد خلاصه انقد گفتش که من بعد ۵ماه باردار شدم اول ک بهش گفتم خوش حال نشد بچم ب دنیا اومد برا نوه اول خودش ک خیر سرشون پسر هم شده کادو نخرید هیچی ب هیچی بچه منم از بیمارستان گریهههههه خالص بود زایمان کردم ی شب نموند پیش من میومد از صبح می‌شست مامانم غذا می‌پخت می‌خورد موقع خواب میرفت خونش ک یدفعه بچم خوابشو بهم نریزه میومد نمیزاشت منم بخوابم روزا شبا هم ک بیدار خدایی همچین مادرشوهری ب چه دردی میخوره واقعااااا
خب
چرا بخاطر حرف دیگران زندگی می کنید آخه بابا سه چهار سال بدون بچه زندگی کنید ببینید اصلا اون آدم آدم زندگی شماست
شما دیگه یاد گرفتی حرف مادرشوهرت رو تره هم حساب نکنی 😁
کلا مادرشوهرها دوگانگی دارن میان میگن اولش بچه بچه ولی حوصله بچه ندارن و بچه دار شی برعکسش رفتار میکنن
شما اهمیت نده عزیزم روزا هم باید میرفتی میخوابیدی بچه میدادی دستش و به مامانت میگفتی یه دو روز نیاد تا صبح ها که میمود اشپزی کنه برات بعدش میدید اینجوریه دیگه نمیومد
آره الان بعد ۹ماه تازه همین کارو کردم میگم یعنی چرا دلشون ب حال عروسشون نمیسوزه با این حجم بی خوابی بازم از من طلبکارند اصلا درک ندارن ساعت ۶صبح زنگ میزد خونمون تا پسرشو از خواب بیدار کنه ک بره سرکار بچم تازه ۵صبح می‌خوابید چند بار شوهرم باهاش دعواش شد ولی بازم زنگ میزد راستش اعصابم بهم ریخته از اون روزا
مادرشوهرت سیاست داره
شما با سیاست تر باش بگو مامانت دو روز بره فرداش مادرشوهرت اومد بگو مامانم کار داشت رفت بعد بگو مامان بی زحمت فلان چیز برامون میپزی دیشب نتونستم بخوابم بعد با بچه برو بگیر بخواب سر ظهر بیدار شو برا ناهار 😂😂😂
الان که از زایمانم ۹ماه میگذره متاسفانه
ولی خیلی حرف درست کنه اگه مامانم هم میرفت باز ی چیزی توش درمی‌آورد همش میگه وظیفه مادردختره ب دخترش برسه ب شوهرم هم همین حرفو دیکته میکنه
درصورتی که خودش زایمان کرده مادرش نیومده مادرشوهرش بهش رسیده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
