از صبح دارم خونه تکونی میکنم الان که میخوام وسیله هارو برگردونم سر جاش میبینم جا نمیشه خیلی خرت و پرت دارم نهمیشه انداخت بیرون ننه میتونم جاشون بدم شما چیکار میکنید با این وسیله هاتون
من از یک ماه پیش تا جالا سه بار اندازه وانت اثاث دادم بیرون
اصلا نمیتونم چیزی رو که استفاده نمیکنم نگهدارم
خسته شدم الانم نصفه ولشون کردم اومدم نشستم میبینم کاری از پیش نمیبرم کلی لباس و کیف و کفش دارم دلمن نمیاد بندازم بیرونتو کمد دیواریم به زور جا میشه
انقد خلوت شده که خودم کیف میکنم
من همه رو دادم یه خیریه آخرین سریش هم مقدار زیادی کتاب با ارزشه که زنگ زدم خیریه گفت بفرستید بیاد الان برادرم اومده بذاره تو ماشینش ببره تحویل بده
ماهور جان من همیشه فکر نمکنم یه روز به درد میخوره بعدم که میندازم بیرون میبینم که میخولستمش
من اصلا چیز اضافه نگه نمیدارم اگه یه چیزی کهنه شده باشه یا خراب شده باشه میرم پیدم ب این خیریه ها خووشون درست و نوش میکنن میدن ب ادمای نیازمند.
هرچی که استفاده نمیکنی رو ببخش به بقیه یا بده سمساری خودتو راحت کن
دم عیدی ردشون کن برن هم دوروبرت خلوت میشه هم به مستحقی میرسه ثواب میکنی
وقتی دست و پات تنگ باشه ناچاری ردشون کنی یا مانت بزار خونه مامانت
همش میگم اینا تو خونه من داره خاک میخوره شاید گره از کار یه بنده خدا باز کنه یه خدابیامرز هم بگه کافیه
مثلا تعداد لباسات که زیاد باسه بعد خوبم باشه و استفادش کنی ولی جا نداشته بتشی چیکار میکنی
لباساتو بده ب ادمای نیازمند. چون میمونه تو کمد هم جا میگیره هم قدیمی میشه بهشون دل نبند ک بتونی راحت بدیشون . بذار چند نفر هم ب واسطه ی مهربونیت دلشون شاد بشه دم عید
من جام کوچیک نیست تا دلت بخواد کمد دیواری و انباری دارم ولی از نگهداشتن وسایل به این امید که شاید یه زمانی بدردم بخوره خوشم نمیاد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
