داداشم کارمند و دانشجوی دکتری مهندسیه زن داداشم متخصص زنانه بینهایت خودشیفته ست هفت ساله ازدواج کردن یک پسره یکساله دارن. همه رو نوکرش میدونه طفلی داداشم کاملا برده اش شده، سر مسائل خیلی کوچیکه: اونقدر سر و صدا راه میندازه میگه به همه میگم به مامان و بابام میگم دعوات کنم و...
به هیچ عنوان محبت نمیکنه، از همه طلبکاره، بینهایت شوهرش رو تحقیر میکنه اصلا قبولش ندارم صد بار تا حالا گفته بیا جدا بشیم داداشم بخاطر بچه و آبرو ریزی زندگی و حفظ کرده و به زور نگهش داشته.
نمیدونه چیکار کنه زن داداشم آدمی هم نیست که خودشیفتگیش رو قبول کنه و دکتر بره. لطفا راهنمایی کنید چیکار کنه؟