سلام خانما عذاداری هاتون قبول ...من از شوهرم چیزی ندیدم گوشیش رمز داره به خودش همیشه میچسبونه یبار هم وسط دعوا بهم گفت تو نیازهای. من رو تامین نمیکنی نیاز هام رو تامین کن نذار آدم جای دیگه بره نیازاشو تامین کنه از اون موقع به بعد بهش شک دارم دیگه دوسش ندارم با اینکه بعدش گفت منظورم این بود اگه خودخواهی هات رو ادامه بدی این رو گفتم به خودت بیای وگرنه من بهت خیانت نکردم ..تا میره بیرون از خونه با خودم میگم رفت با یه زنه چیزی بهش نگفتم درباره این بی اعتمادیم بهش اما باهاش سرد شدم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
تا حالا اون از من رمز نخواسته منم ازش نخواستم بهم رمز بده ..من دانشجو هستم دیر به دیر میام شهرمون شغل همسرمم طوری نیست که بتونه بیاد پیش من به همین خاطر وقتی اونجام کوفتم میشه از بس که فکر و خیال میکنم
بهم میگه تو فقط به خودت اهمیت میدی هر وقت دلت بخواد میای سمتم هر وقت دلت نخواد نمیای برات مهم نیست من بخوام میگه خودخواهی و فقط به خودت فک میکنی راست هم میگه 😕
من فقط اینو بگم دوره و زمونه بشدت ناجوری داریم.به دل شوهرت باش وگرنه اگر یکبار خدای نکرده لغزید دیگه جمع کردنش خیلی سخته.الانم دوست داشته که این حرفو زده