کاش پام میشکست نمیرفتم از بالکن وسایل بیارم دیدم تو دوتا حیاط اون طرف تر نذری درس میکنن
وای بوی مرغ سرخ کرده یه لحظه دیونم کرد از پنجره نگاه کردم دیدم گذاشتن تو ماشینا بردن به نمیدونم کدوم هیئت
خلاصه خودم شروع کردن درس کردم بخورم الان آماده شده ولی دیگه هوسم از بین رفت
اصلا خیلی شرایط بدیه😂🥲