من دو تا تجربه این شکلی داشتم. اولیش ۱۱ سالم بود ساعت ۱۲ ظهر برای خرید رفته بودم مغازه. منطقه ما خیلی امن و آرومه. مغازه هم نزدیک مون بود. قشنگ یادمه داشتم برمی گشتم که یه ۲۰۶ آبی رنگ پرسید ببخشید پول بنزین کجاست؟! بدون این که نگاهش کنم گفتم نمی دونم. یکم بعد صدای چرخش رو شنیدم که گفت دختر برگرد. دیدم یه پیرمرد بود. الان هم با یادآوری خنده زشتش حالم بد میشه!! چند ثانیه بعد نشون داد بی شرف و حرف های کثیفی زد. سریع فرار کردم. گفتم خونه مون نزدیک بود همین که دید زنگ در خونه رو میزنم رفت بی شعور. تجربه دومم شبیه همین بود با این تفاوت باعث شد از ریش فرانسوی متنفر بشم
❌ مادرم هم با خواهر دو سالم تو شب یه نفر دنبالش کرده بود. آخه منطقه آرومی داریم و آدم شوکه میشه بعد یه مرد رو دید و دروغ گفت ببین بابا رو